1. صفحه اصلی
  2. مقالات و نوشته ها
  3. موسیقی در تهران
موسیقی در تهران

موسیقی در تهران

نوشتن در باب موسیقی در تهران و بررسی تاریخ موسیقی در تهران بسیار دشوار است. موسیقی در تهران سابقه ای طولانی دارد. اما سابقه آنچه که ما به نام مکتب موسیقی و مکتب آوازی تهران می شناسیم مربوط به دوران قاجار و نوازندگان به نام آن دوره مانند علی اکبر خان فراهانی ، میزا عبدالله ، میرزا حسینقلی ، حبیب سماعی و دیگر نوازنده گان دوران قاجار است. گرچه در زمان پهلوی اول نوگرایی در موسیقی سنتی ایران با ورود کلنل وزیری یا علینقی وزیری و شاگردان علینقی وزیری و شاگردان وی مانند روح الله خالقی و ابوالحسن صبا در تهران آغاز شد و دو شاخه اصلی موسیقی در تهران از یکدیگر جدا شد. موسیقی در تهران سرمنشاء تحولات بزرگی در موسیقی ایرانی بود که در این صفحه به بررسی موسیقی در تهران خواهیم پرداخت.

تاریخ موسیقی در ایران

قبل از بررسی تاریخ موسیقی در تهران بهتر است نگاهی اجمالی به تاریخ موسیقی ایرانی داشته باشیم و قطعا یکی از مهمترین برش های تاریخی موسیقی ایرانی موسیقی ایرانی پیش از اسلام است.

تاریخ موسیقی ایرانی پیش از اسلام

برخی مهد موسیقی ایران را کردستان می دانند ، گرچه تاریخی ترین اثر به جا مانده از هنر موسیقی در ایران باستان مربوط به تپه چغامیش در دزفول است که در سال‌های ۱۹۶۱–۱۹۶۶ میلادی، یافت شد. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله ، مراسمی از نوازندگان و رامشگران را نشان می‌دهد که هر کدام از آن ها سازی در دست داشته و در حال نواختن جمعی هستند. نکته بسیار مهم این موضوع نشان می دهد که گروه مورد نظر به احتمال بسیار زیاد ارکستری را تشکیل می دادند و این تصویر اولین ارکستر موسیقی در کل جهان است. پس از آن مهمترین تصویر مربوط به موسیقی ایران باستان مربوط به سنگ نگاره ارکستر زنان در طاق بستان است که در حال نواختن چنگ هستند. این سنگ نگاره نیز قدمتی نزدیک به دو هزار و پانصد سال است و این آثار نشان از اهمیت موسیقی در ایران باستان دارد.

باربد و نکیسا اولین موسیقیدانان ایرانی

باربد و نکیسا البته اولین خنیاگران موسیقی ایرانی نیستند ، اما قدیمیترین موسیقیدانان ایرانی هستند که نامشان در آثار مکتوب به جا مانده و شهرتی بین المللی داشتند ، به نوعی که در آثار هرودوت مورخ بزرگ یونانی از ایشان نام برده شده است. باربد موسیقیدان ، خواننده و نوازنده دربار خسرو پرویز بود. بی شک تاثیر شگرف و بلند باربد در مورد موسیقی ایرانی ، تا به امروز پابرجا است. در مقام موسیقی جایگاه هیچ موسیقیدانی در تاریخ موسیقی ایران از زمان باستان تا به امروز به باربد نخواهد رسید. باربد برای هر روز هفته ، هفت آهنگ ، برای هر روز ماه سی آهنگ و برای هر روز سال 365 آهنگ ساخته بود. تاثیر کار باربد در موسیقی ایرانی هنوز در هفت دستگاه موسیقی ایرانی و همچنین نام گوشه های موسیقی ایرانی پا برجا است. نکیسا نیز دیگر خواننده دربار خسرو پرویز بود که در ساخته های باربد با وی همکاری می کرد.

موسیقی ایرانی در دوران باستان از جایگاه ویژه ای نزد پادشاهان و درباریان برخوردار بود. موسیقی در ایران امری پیش پا افتاده نبود. موسیقی در ایران باستان علمی مبتنی بر ریاضیات و صوت بود و به همین دلیل نزد علمای آن زمان ارزشی علمی و هنری داشت. به یقین کتب بسیاری نیز در رابطه با موسیقی در ایران باستان نگاشته شده بود ، اما در حمله اعراب و همچنین گذر زمان این کتب و آثار از بین رفت.

موسیقی ایران پس از اسلام

موسیقی ایران پس از اسلام به مدت حدود سه قرن دچار خفقان و رکود شد. موضوع این بود که اسلام موسیقی را تحریم کرد و آنچه همه ما باید بدانیم آن است که موسیقی در شبه جزیره عربستان با موسیقی در ایران باستان و موسیقی در یونان مقوله ای کاملاً متفاوت بود. موسیقی در ایران باستان مقوله ای علمی و هنری بود ، در حالی که موسیقی در شبه جزیره عربستان امری تفننی به حساب می آمد. در زبان عربی واژگانی برای موسیقی وجود نداشت و واژگان عربی بر اساس کلماتی شکل گرفته بود که فرهنگ موسیقی را در صحرای عربستان شکل می داد. غنا ، لهو ، لعب ، طرب و به طور کل ، واژگان اعراب در مورد موسیقی بیشتر به مجالس لهو و لعب و آلات طرب محدود بود و به همین دلیل اسلام نیز این نوع از موسیقی را تحریم کرد. این در حالی بود که موسیقی در ایران باستان امری علمی و هنری بود. اعراب به دلیل عدم تمایز این دو نوع از موسیقی کلیت موسیقی را تحریم نمودند.

پس از گذشت حدود سه قرن و رجوع دانشمندان و فلاسفه ایرانی به کتب یونانی ، موسیقی در ایران دوباره احیاء شد و آثار ارزشمندی در مورد موسیقی نگاشته شد. فلاسفه و دانشمندان بزرگ ایرانی مانند ابن سینا ، عبدالقادر مراغه ای و فارابی کتب ارشمندی را راجع به موسیقی نوشتند و تحقیقات گسترده ای را در مورد سازهای ایرانی مانند عود و قانون و تنبور انجام دادند. فارابی کتاب موسیقی کبیر را نوشت. ابن سینا در سه رساله بزرگ خود به نام های رساله شفا دانشنامه علایی و نجات شرحی بر موسیقی دارد.

در قرن نهم مهمترین آثار موسیقی ایرانی توسط عبدالقادر مراغه ای نوشته شد. کتاب های جامع الالحان ، مقاصد الالحان ، کنزالالحان ، کنز التحفر و شرح الادوار کتاب های عبدالقادر مراغه ای در مورد موسیقی بودند. صفی الدین ارموی و قطب الدین شیرازی نیز در کنار عبدالقادر مراغه ای ، فارابی و ابن سینا کتب ارزشمندی در مورد موسیقی نوشتند.

موسیقی ایران در دوره صفویه

پس از عبدالقادر مراغه ای موسیقی ایرانی دچار افول بسیار جدی شد. موسیقی مجدداً توسط حکومت صفویه تحریم گردید و قدر و منزلت خود را از دست داد. در دوره صفویه مطلب بسیاری را درمورد موسیقی نمی توان یافت ، جز آنکه موسیقی ایرانی که آن قدر دارای منزلت بود به جایگاه مطربی تنزل یافت. دیگر هیچ اثر ارزشمندی در مورد موسیقی نگاشته نمی شد و دانشمندان و فضلا نیز در مورد نوشتن درباره موسیقی احساسی نکوهیده داشتند. موسیقی ایرانی که توسط عبدالقادر موسیقی دارای رمز خوانی و نت نگاری شده بود ، به جایگاه عملگی رسید و موسیقیدان ها مبدل به عملگان طرب شدند.

موسیقی ایرانی در زمان قاجار

در ابتدای زمان قاجار نیز موسیقی جایگاه و منزلت خاصی نداشت. نوازندگان را عملگان طرب می گفتند و کار عملگان طرب ، نوازندگی در ازای دریافت پول ناچیزی برای گذران زندگی بود. تقریبا از اواسط دوران قاجار فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه بود که موسیقی ایرانی در تهران مجدداً به دربار پادشاهان بازگشت. اما هنوز موسیقی در نزد مردم و حتی در دربار پادشاهان قدر و منزلتی نداشت. نوازندگان و خوانندگان موسیقی در تهران در پایین ترین رتبه اجتماعی قرار داشتند. محل جلوس موسیقیدانان در تهران ، همیشه در پایین ترین محل مجلس و نزدیک درب بود. نوازندگان از ترس مردم مجبور بودند ساز خود را پنهان از چشمان مردم از نگاه دارند. چه بسا نوازندگانی که سازهایشان‌ را شکستند و به سمت‌ شان سرگین و خاک پرتاب می کردند. همان شد که برخی نوازندگان ساز سه تار کوچکی ساختند تا در معابر بتوانند آن را در زیر عبا پنهان کنند. این گونه بود که سه تار زیر عبایی ساخته شد. کمانچه ها نیز کوچک شدند و جواد خان قزوینی ، کمانچه ای کوچک ترتیب داده بود و همیشه آن را در زیر لباده نگاه می داشت. نوازندگان با سازهای کوچک از آزار و اذیت مردم در امان می ماندند.

عمله طرب

نوازندگان و خوانندگان موسیقی در تهران را عمله طرب می گفتند. موسیقی در ردیف پایین ترین رتبه مشاغل قرار داشت و واژگان عمله طرب نیز به همین دلیل به موسیقیدان ها اطلاق می شد. عمله طرب موسیقیدانی‌ بود که مانند عملگان مشاغل دیگر در ازای دریافت مبالغ ناچیز در مجالس به اجرای موسیقی می پرداخت. موسیقی در تهران توسط عملگان طرب زنده مانده بود. عملگان طرب پاسدار میراث کهن موسیقی ایرانی در تهران بودند. نغمات موسیقی ایرانی که برخی از نغمات آن، قرن ها تاریخ را در خود حفظ کرده بود ، در دربار و میان مردم نواخته می شد و همین عملگان طرب این نعمات را تا دوران قدر و منزلت موسیقی حفظ کردند. البته نمی توان تاثیر پر رنگ تعزیه‌ خوانی و مداحی و نغمات گود خوانی در زورخانه ها را در پاسداشت نغمات موسیقی از نظر دور داشت.

در تهران ، رفتار پادشاهان و شاهزادگان قاجار با عملگان طرب بسیار خشن و دور از ذهن بود. عملگان طرب در مجالس عیش شاهان قاجار در تهران ساز می نواختند و آواز می خواندند و برای اینکه در اندرونی را نبینند پرده ای میان آنها و اندرونی کشیده می شد. گاه عملگان طرب را کور می کردند و گاه چشمانشان را می بستند و گاه حتی آن ها را اخته می کردند تا پادشاهان در اندرونی آسوده باشند. این رفتار خشن عمق فاجعه ای را نشان می داد که موسیقی تنها مقوله ای در جهت عیش پادشاهان بود.

عمله طرب خاصه

بزرگترین منزلت و لقب اجتماعی برای موسیقیدانان در تهران ، لقب عمله طرب خاصه بود. در دربار تهران رسم شد که هر پادشاه و شاهزاده ای برای خود عمله طربی‌ داشته باشد. به این عملگان طرب ، عمله طرب خاصه می گفتند.

عمله طرب خاصه عمله طرب مخصوص دربار قاجاریه در تهران بود. عملگان طرب حق نوازندگی و خوانندگی برای غیر صاحب خود را نداشتند و در صورت مشاهده چنین رفتاری تنبیه سختی در انتظار آن ها بود. عملگان طرب حتی حق گرفتن شاگرد برای ارتزاق خود نداشتند و اگر شاهزاده ای متوجه می شد که عمله طرب خاصه وی شاگردی اختیار کرده و یا در مجلس دیگران سازی نواخته است ، به شدت وی را تنبیه می کرد. مشهورترین داستان مربوط به رفتار خشن شاهان قاجار با عملگان طرب در تهران مربوط به داستان درویش خان و شعاع السلطنه بود.

درویش خان که بود

درویش خان عمله طرب خاصه دربار شعاع السلطنه در تهران بود. غلامحسین درویش ، مشهور به درویش خان یکی از بزرگترین نوازندگان و آهنگسازان زمان خود بود. درویش خان در سال 1251 در تهران متولد شد. وی خالق بزرگترین تصنیف ها و پیش درآمدها و رنگ های موسیقی در زمان خود بود. درویش خان یکی از سرآمدان نوازندگی تار در تهران به شمار می رفت و بسیاری از نوآوری ها در نوازندگی تار و آهنگسازی موسیقی سنتی متعلق به درویش خان است. از ساخته های درویش خان می توان به تصنیف های “ز من نگارم” و “بهار دلکش” نام برد. پیش درآمدهای افشاری ، شور ، دشتی و رنگ های درویش خان در موسیقی سنتی در کمال ظرافت و زیبایی است. درویش خان در سال 1305 در تهران قربانی تصادف با اتومبیل شده و از دنیا رفت. درویش خان اولین قربانی ورود اتومبیل به تهران بود.

ماجرای درویش خان و شعاعه السلطنه

شعاع السلطنه فرزند دوم مظفر الدین شاه بود که درباری در تهران داشت. در تهران رسم بود هر شاهزاده ای برای خود عمله طربی خاصه داشته باشد. درویش خان روزی همراه با آقاحسینقلی وارد دربار شعاع السلطنه شد و بخشی از ردیف را برای شعاع السلطنه نواخت. وی مقبول شعاع السلطنه قرار گرفت و عمله طرب خاصه دربار شعاع السلطنه شد. پس از گذشت چندی شعاع السلطنه به شیراز رفت و درویش خان را همراه خود برد. حقوق عملگی طرب درویش خان کفاف زندگی وی را نمی داد و درویش خان برای درآمد بیشتر، اقدام به تدریس تار به بزرگان شیراز کرد. وقتی شعاع السلطنه از این موضوع مطلع شد با ناراحتی تمام دستور داد تا انگشتان درویش خان را قطع کنند تا دیگر هیچ عمله طربی هوس سرپیچی از مقررات را به فکر خود راه ندهد. درویش خان احضار شد و در زمان انتظار اجرای حکم ، با وساطت کمال السلطنه از قطع انگشتان نجات یافت.

درویش خان به تهران بازگشت و همیشه از این که در دستگاه شعاع السلطنه باشد ناراحت بود. به همین دلیل چند تن از دوستان را نزد شعاع السلطنه فرستاد تا حکم آزادی برای خود بگیرد. شعاع السلطنه مجدداً خشمگین شد و فراش خود را فرستاد تا درویش خان را احضار کند. درویش خان با مشغول کردن فراش ، از درب پشتی خانه فرار کرد و به سفارت انگلستان پناه برد. همسر سفیر انگلستان در تهران نوازنده پیانو بود و از قدرت نوازندگی درویش خان شگفت زده شد. آخر الامر درویش خان با وساطت سفیر انگلستان از دربار شعاع السلطنه خلاصی یافت. نوع رفتار با عملگان طرب تا همین قدر غیر انسانی بود.

ظهور خاندان علی اکبر فراهانی در تهران

خاندان علی اکبر فراهانی جزو سرآمدان در نوازندگی تار بودند. پدر خانواده فراهانی علی اکبر خان فراهانی بود که فراهان را به مقصد تهران ترک کرد و تا پایان عمر در تهران ساکن بود. علی اکبر خان فراهانی دو پسر داشت که هر کدام سرمنشا، تحولات بزرگی در نوازندگی تار و سه تار بودند. میرزا عبدالله و میرزا حسینقلی فرزندان علی اکبر خان فراهانی بودند. از ایشان نیز سه نوازنده بزرگ در تار و سه تار باقی ماندند که علی اکبر خان شهنازی و عبدالحسین شهنازی ، فرزند میرزا حسینقلی و احمد عبادی ، فرزند میرزا عبدالله بودند.
علی اکبر فراهانی در سال 1336 در فراهان متولد شد و پس از مدتی به تهران آمده و نوازنده دربار ناصرالدین شاه شد. داریوش پیرنیاکان که شاگرد علی اکبر خان شهنازی ، نوه علی اکبر فراهانی ، بود ، معتقد است که علی اکبر فراهانی توسط امیر کبیر به تهران آمده و به ناصر الدین شاه معرفی شد. داستان هر چه باشد ، علی اکبر فراهانی ، برادرش آقا غلامحسین فراهانی و فرزندانش ، تحول بزرگی را در موسیقی سنتی ایرانی و نگاه جامعه به موسیقی ایجاد کردند. علی اکبر فراهانی با دانش بسیار گسترده خود در موسیقی و تربیت میرزا عبدالله و میرزا حسینقلی منشاء به وجود آمدن ردیف موسیقی سنتی شد و ردیف میرزا عبدالله و ردیف میرزا حسینقلی هنوز معتبرترین ردیف های ارائه شده در موسیقی ایرانی در رشته نوازندگی تار و سه تارهستند.

تحول در موسیقی ایرانی در تهران

دو حرکت بزرگ توسط خاندان فراهانی و کلنل وزیری مسیر موسیقی ایرانی را در تهران متحول کرد.
با ورود خاندان فراهانی به تهران و تربیت شاگردان بسیار زبده در نوازندگی نگرش دربار و مردم نسبت به موسیقی اندک اندک شروع به تغییر کرد. خاندان فراهانی شاگردان نخبه بسیار زیادی را در زمینه موسیقی ایرانی تربیت کردند که هر کدام از آن ها جزو مفاخر بزرگ موسیقی در زمان خود بودند. تقریبا تمامی نوازندگان بزرگ تار پس از ورود خاندان فراهانی به تهران ، به نوعی جزو شاگردان خاندان فراهانی بودند. این مسیر با حضور دیگر نوازندگان بزرگ دوران قاجار در تهران تداوم یافت و تهران را به منشاء تحول موسیقی تبدیل کرد.

تحول بعدی در موسیقی مربوط به حرکت کلنل وزیری و موسیقیدانانی بود که به سبک موسیقی غربی علاقه داشتند. کلنل وزیری که در تهران آموزش تار دیده بود ، جهت تکمیل معلومات خود به پاریس رفت و پس از تکمیل آموزش موسیقی غربی به تهران بازگشت و مدرسه عالی موسیقی را در تهران راه اندازی کرد. کلنل وزیری در مدرسه عالی موسیقی شاگردانی را تربیت کرد که هر کدام از آنها جزو بزرگترین آهنگسازان و نوازندگان معاصر شدند. هنرستان عالی موسیقی اقدام به برگزاری کنسرت هایی در تهران کرد که این کنسرت ها توانست نگرش مردم را نسبت به هنر موسیقی تغییر داده و حرکتی که در تهران به وجود آمده بود ، بعدها در کل کشور تداوم یافت.

اجرای موسیقی در رادیو تهران

در سال 1319 اولین ایستگاه رادیویی در محل بی سیم در جاده قدیم شمیرانات نصب شد و پخش رادیویی در تهران آغاز به کار کرد. در ابتدا روزانه هشت ساعت برنامه رادیویی اجرا می شد که بیشتر مربوط به پخش اخبار و گزارشات خبری بود که بعدها این گزارشات اضافه شده و همچنین ساعات پخش رادیو ایران نیز اضافه شد. سالها وضع به این منوال گذشت تا رادیو ایران سر و شکلی گرفت و برنامه های رادیویی در ایران با موسیقی همراه شد.

اجرای موسیقی رادیویی در میدان توپخانه

میدان توپخانه بلندگوهایی را برای پخش برنامه های رادیو تهران داشت. زمان جنگ جهانی دوم بود. مردم روزها را در میدان توپخانه جمع می شدند تا سخنرانی هیتلر را گوش کنند و شبها می آمدند تا ساز و آواز هنرمندانی چون ادیب خوانساری ، روح انگیز ، تاج اصفهانی ، جلیل شهناز ، احمد عبادی ، همایون خرم، حسن کسایی ، بنان ، علی تجویدی و هنرمندان بزرگ زمان خود را بشنوند. دیگر نه خبری از عمله طرب بود و نه خبری از عمله طرب خاصه بود. رادیو تهران و کوشش های هنرمندان توانست قدر و منزلت هنر و موسیقی را به جامعه بازگرداند و مردم را تشنه شنیدن صدای ساز و آواز موسیقیدانان کند. نام هنرمندان جدید نیز دیگر در پستوی خانه ها نهان نبود و هیچ هنرمندی را نیز کسی کور و اخته نمی کرد. هنرمندان ایرانی همه در تهران گردهم آمده بودند تا برای هم وطنان خود موسیقی اجرا کنند. تاج و ادیب از اصفهان آمدند و اقبال آذر از قزوین به تهران آمدند و برنامه های موسیقی رادیو تهران سر وشکلی به خود گرفته بود.

برنامه گلها در رادیو

برنامه گلها اوج برنامه های رادیو تهران در مورد موسیقی بود. مرحوم داود پیرنیا اقدام به تولید برنامه هایی مدون در رادیو تهران به نام گلها کرد. مدیریت داود پیرنیا توانست موسیقی را به خانه های تمام مردم تهران و حتی ایران کشانده و هنرمندان بسیاری بودند که با مدیریت پیرنیا در برنامه گلها ماندگارترین آثار تاریخ موسیقی ایران را ضبط و اجرا کردند. در یازده سالی که داود پیرنیا برنامه های گلها را مدیریت می کرد مجموعه ای بی نظیر از اجرای هنرمندان ایرانی در پنج عنوان برنامه به نام های گلهای جاویدان ، گلهای رنگارنگ ، یک شاخه گل ، برگ سبز و گلهای صحرایی ضبط گردید. این مجموعه بی نظیر را بهترین هنرمندان کشور ساختند. لیست هنرمندان برنامه های گلها بسیار طویل است اما می توان به بخشی از این نام های بزرگ اشاره کرد.
الهه
غلامحسین بنان
ملوک ضرابی
محمد رضا شجریان
ادیب خوانساری
جواد معروفی
علی تجویدی
اسدالله ملک
ناصر مسعودی
سید جواد ذبیحی
روح الله خالقی
نصرالله زرین پنجه
مرتضی محجوبی
جواد بدیع زاده
مهستی
فخری نیکزاد
آذر پژوهش
روشنک
حبیب الله بدیعی
محمودی خوانساری
خاطره پروانه
عماد خراسانی
کوروس سرهنگ زاده
عهدیه
پروین
این افراد به همراه هنرمندان بزرگ دیگر ، هنرمندانی بودند که در رادیو گلها برنامه های طراز اول موسیقی کشور را اجرا کردند.

امتیاز شما به این مطلب
عملکرد شورای پنجم شهر تهران در مورد شورایاری
بزرگراه شهید بروجردی تهدیدی بزرگ علیه شهر تهران

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست